- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
مدح حضرت زینب سلام الله علیها
تویی که قبله ی جــان، خاک آستانــۀ توست عـفـاف، پـرده نـشــیـن حـریـم خانۀ توست تـو آن هُــمـای هـمـایـون عـرش پـــروازی کــه اوج قــلـــه اســرار، آشـیـانـــۀ تـوست تـو آن درخـت بـرومـنـد طـــور تـوحـیـــدی کـه نـغـمه ساز انـا الله، هـر جـوانــۀ توست تویی عـقیـلـه عتـرت، تـویی سلاله ی نـور که نـقدعصمت حقّ ، گوهـر خزانۀ توست تـو زیـنـبـی که خِـرَد غـرق لُـجّـة حـیـــرت زقـدر و مـنـزلت روح بــیـکرانـۀ تـوسـت چـنـان بـه کـــوی وفــا دادِ عـاشـقـــی دادی که نـقـل مجلس لاهوتـیان فـسـانـۀ تـوست تو شــمـع سـوخـتـه جـانـان آتـشـیـــن نـفـسی زوال خـرمـن کـفـر وسـتـم زبـانۀ توست چنان ز منـطق شیـوا به خصم طـعـنـه زدی کـه سـرشکستـه ز آزار تـازیـانـۀ تـوست یـزید رفت و ازو در جـهـان نـمــانــده اثـــر نه شام ، بلکه به هرکشوری نشانـۀ توست تـو آن خـطـابه ی والا بـه نـقـل گـفـتـی بـاز کـه داسـتــان غـــم مــادر یــگـانـۀ تـوست هــنـوز چشـم سـمـاواتـیـــان بـه دامـن طـف بـسـوی نـافـلـه و گـریـه شــبـانـۀ تـوست نه داستـان تـو ، تـنــها حـدیـث عـاشـوراست کـه از کــران ازل تا ابــد زمـانۀ تـوست پــیــام خــون شـهـیـدان عـرصه ی تـاریـخ رسالتی است که تا حشرزیب شانۀ توست به نـظره ای زسـر لطف (جذبـه) را بـنواز که کـیـمـیـای نـظر ، خـاک آستـانۀ توست
: امتیاز
|
مدح حضرت زینب سلام الله علیها
آن که نامش کرده عالم را مسخر زینب است آنکه وصفش می رباید هوش از سر زینب است مادرش آموزگــار مکتب شرم وحـیـاست فارغ التحصیل دانشگاه مـادر زینب است گر عـلی بن ابی طالب بود معـیـار صبـر آن که صبرش با علی گردد برابر زینب است گفت پیغمبر حسیـنـم هست کشتی نـجـات بادبان و محور و سکان و لنگر زینب است هست از درهای جنت یک درش باب الحسین فاش می گویم کلید قفل آن در زینب است آن چه داغ شش برادر را به خود هموار کرد تا بماند جــاودان دین پـیـمـبر زینب است
: امتیاز
|
مدح و مناجات با حضرت زینب سلام الله علیها
ای مجـد و شـرف زینت نـامت زینب ای قـبـلــۀ عـارفـان مـقـامت زیـنـب از روز ازل ز داغ یــاران حــســیـن زد سـکـۀ غـم فـلک به نـامت زینب گـلـواژه ی سـبـز لــوح ایـجـاد تـویـی گل کرد، شـرف به احـترامت زینب با داغ جـگـر سوز، شرنگ غم و درد هـفـتـاد و دو بار شد به کـامت زینب ای قــافـلـه ســالار ره کـــوفـه و شـام بــسـتــوده خـداونـد مــرامـت زینـب روزی که اسـیـر دشـــت بـیـداد شـدی آزاد شـد عــالـم از پـیـامـت زیـنـب آزاد زنــی و در سـخــن مــرد افـکـن اعـجـاز بـود به هر کـلامـت زیـنب خورشیـد فـراز نـیـزه در منظر خـون می خـواند سـرود، در قـیـامت زینب
: امتیاز
|
مدح و مصیبت حضرت زینب سلام علیها
این زن که از برابر طـــوفان گذشته بود عمرش کنار حضرت باران گذشته بود صبرش امان حوصلـــه ها را بریده بود وقـتی که از حــوالی میـدان گذشته بود باران اشک بود وعطش شعله می کشید آب از سر تـمــام بیابـان گــذشتــه بـود آتش گرفته بود و سر از پا نمی شناخت از خیمه های بی سروسامان گذشته بود امــا هــنــوز آتش در را به یـــاد داشت آن روزها چه سخت و پریشان گذشته بود آن پــرده هــای آخــر صفین ناگـهــان از پیش چـشــم آینه یک آن گذشته بـود می دید آیه آیه آن زیــر دست و پاست کار از به نیزه کردن قـرآن گذشته بود زینب هزار بار خودش هــم شهید شـد از بس که ازکـنــار شهیدان گذشته بود یک لحظه از ارادت خود دست برنداشت عــمــرش تمام برسر پیمان گذشته بود بر صفحه های سرخ مقاتل نــوشته اند این زن هزارمرتبه از جان گـذشته بود
: امتیاز
|
مدح و مصیبت حضرت زینب سلام علیها
زینب وَرای فکر و خیال من و شماست مــدّاح او فقط وَ فقط شاه کـربــلاست بی بیِّ آسـمــانیِّ عــالم عــقــیــله ایست کو افتخار مادر سادات و مــرتضاست عشق حسین وعاشق ارباب زینب است این عشق و عاشقیِّ خدایی گرانبهاست درسینه اش صحیفه ای از روضه حک شده معنای روضه خوانیُّ ومفهوم اشک ماست هــمــراه و هــمـدم حـرم الله در عذاب او ســاربـــان قـافلۀ غصِّه و عـزاست او هــر چـه داشت نذر ولیِّ زمانه کرد اصل ولایت است که با زینب آشناست او دیــده دست و پا زدن شــاه تشنه لب او دیده روی نیـزۀ کینه سری جداست با خطبه شام و کـوفۀ غــم را به هم زده او حیـــدرانــه قــاصد جریان نینواست پــــای ســر بریده ی دلبـــر نـــوای او با گــریــه ذکر العجل آقــــا بـیا بیاست
: امتیاز
|
مدج حضرت زینب سلام الله علیها
قصد كرده است خـدا جلـوۀ ديگر بكشد سورۀ مـريـمـي از سـورۀ كـوثـر بكشد بگذاريد همين جــا به قـدش سجـده كنم نگــذاريد دگــر كـار به محــشــر بكشد دختر اين است اگر، فاطمه پس حق دارد از خـداوند فــقـــط مِـنَّـت دخـتـر بكـشد مــادرِ دَهــر نـزائـيد و نخـواهــد زائـيد آنكـه را از سـرِ اين آينه مـعـجـر بكشد بـــالِ جبــريــل به اين قُــبه تمايل دارد تا دمشق هست چرا جاي دگر پر بكشد؟! زينب آنقَدر بزرگ است كه آماده شده است يكســره جـام بـــلاي همه را سر بكشد قبل از ايني كه خودش جلوه كند آماده ست عـالـمـي را به تـمـاشايِ بــرادر بكـشد
: امتیاز
|
مدح و مصیبت حضرت زینب سلام علیها
آنکه از وصفش زبان گردیده الکن زینب است آنکه نطقم در مدیحش گشته کودن زینب است آنکـــه بعد از نهضت سـرخ حسین بن علی پیــکـــر دین خـــدا را بود جوشن زینب است آنکــه بـــا ایــراد نـــطــق آتشـیـن خـویشتن مشعل دیـن خــــدا را کرده روشن زینب است آنکه با تیغ زبان، کار دو صد شمشیر کـرد تا که گردد از خطر، اسلام، ایمن زینب است آنچنان جـنـگـیــد با دشمن که از آن ابتـکـار دشمنش از پــرده دل گفت احـسـن زینب است آنکه با فکر بلند خویش کــرد از بُن خراب کـــاخ استبداد را بر فـــرق دشمن زینب است لاف نَبود گـــر بگـــویم بعد زهـــرای بتـول در جهان آفـرینش بــهــتــرین زن زینب است
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت زینب سلام الله علیها
چهارده بند به نيت چهارده معصوم در مدح حضرت زينب (س) دوست دارم كه ترك لاف كنم خـلــوتــي رفته اعتكــاف كنم سخن از كاف و ها و يا گويم صحبت ازعين وشين وقاف كنم الـسـلام اي مـلــيـكــه ی دنـيـا الـسـلام اي شـفـيـعـه ی عـقـبا خـطـبــه هــايت مبــلــغ مكتب گــريــه هايت مــروج مذهب اي خــداونــد عـشـق يــا زينب عبـد در بند عـشـق يــا زينب زير و رو كردهايم كون ومكان نيست مــانـند عشق يا زينب عـقــل، مجنــون توست سيـدتي عشق مـفـتــون توست سيدتي آنكه از بــار غــم خميـده توئي داغ بر روي داغ ديــده تــوئي توئي آن بانوئي كه فــاضله بود بري از نقص بود و كامله بود چون كه ميرفتي اي علي رفتار به سوي قــبــر احمد مختــار اي مهـيــن جـلــوه ی دلارائي وي بهين اسوه ی شكـيـبـائي گر شود صبر با تو رو در رو پيش پــاي تو ميزند زانــو من كجا مدح دخت دخت رسول ناز پرورده ی عـلي و بتــول
: امتیاز
|
مدح حضرت زینب سلام الله علیها
بعد زهرا بهترین زن بین زن ها زینب است لاف نَبود گر بگویم عین زهرا زینب است گر بپرسی کیست استاد دبیرستان عشق خیل شاگردان همه گـویند تنها زینب است گر بسنجی در ترازوی عمل معیار صبر صبر گوید قهرمان صبر دنیـا زینب است گر مقام او بود از جمع معصومین جدا آنکه از هرمعصیت باشد مبرّا زینب است در ریاضی گر حساب جمع از مِنها جداست آنکه از جمع شفاعت نیست مِنها زینب است آن که با تیغ زبان، کار دو صد شمشیر کرد کوه صبر و استقامت روح تقوا زینب است آن که با ایراد نطـقی کرد مـانند عـلی زاده مرجانه را محکوم و رسوا زینب است آن که بهـر ما جهـاد فـی سبـیـل الله را با اسارت می کند تفسیر و معنا زینب است با شهامت چون اسارت گشت توأم، عقل گفت آنکه در دنیا نظیرش نیست پـیدا زینب است شـاعر ژولیـده می گـوید به آواز جـلـی بین زن ها بهترین زن بعد زهرا زینب است
: امتیاز
|